این زن به خاطر اعتقادات خاص خود در زمان عقد از مهریههای طلا چشم پوشید و از شوهرش خواست تا یک دوره کتابهای دکتر شریعتی را به عنوان مهریهاش ثبت کند. اما زندگی آنها سه سال بیشتر دوام نیاورد و زن جوان مهریه عجیبش را به اجرا گذاشت.
بنا بر این گزارش، چندی قبل زن جوانی به دادگاه خانواده (2) تهران مراجعه کرد و درخواست طلاق از شوهرش را داد. وی به قاضی گفت: شوهرم بیماری اعصاب دارد و قرص مصرف میکند. اما خانوادهاش قبل از ازدواج این موضوع را از من پنهان کردند. من با همسرم در یک کتابخانه عمومی آشنا شدم او مشغول خواندن یکی از کتابهای دکتر شریعتی بود. چون خودم هم به نوشتههای دکتر شریعتی علاقهمند هستم در مورد کتابها از او سوال کردم و همین موضوع باعث آشنایی ما شد.
این زن جوان ادامه داد: بعد از 5 ماه احمد به همراه خانوادهاش به خواستگاریام آمدند، فکر میکردم پسر خوبی است و در کنار او خوشبخت خواهم بود. به همین خاطر پای سفره عقد نشستیم. از آنجا که من به خاطر اعتقاداتم کتابهای دکتر شریعتی را دوست دارم، یک دوره کتابهای دکتر شریعتی را به عنوان مهریهام تعیین کردم و شوهرم پذیرفت.
این زن در ادامه گفت: آقای قاضی! امروز که به دادگاه آمدهام باز هم اعتقاد دارم که پول خوشبختی نمیآورد و نباید طلا و سکه به عنوان مهریه تعیین شود. وی ادامه داد: یک ماه بعد متوجه شدم که شوهرم بیماری اعصاب دارد و قرص مصرف میکند. در خانه او امنیت نداشتم وقتی عصبانی میشد همه وسایل خانه را میشکست. حتی چندین بار با چاقو مرا تهدید به مرگ کرد. دیگر نمیتوانستم با او زندگی کنم به همین خاطر تصمیم گرفتم درخواست طلاق بدهم و از او جدا شوم. از ترس جانم به خانه پدرم رفتم و حالا تصمیم دارم از او جدا شوم. اما ابتدا مهریهام را درخواست میکنم.
بعد از اظهارات این زن جوان، قاضی دادگاه خانواده پس از تکمیل تحقیقات حکم داد تا مرد مهریه همسرش را بپردازد. از آنجا که مبلغ یک دوره کتابهای دکترعلی شریعتی حدود 50 هزار تومان است مرد باید این مبلغ را به همسرش بپردازد. اما زن جوان به این رای اعتراض کرد و از دادگاه خواست تا همسرش به جای پول، کتابها را برایش تهیه کند. به همین دلیل پرونده با اعتراض زن جوان به شعبه 45 دادگاه تجدید نظر فرستاده شد و قضات دادگاه رای دادند که مرد باید یک دوره کتابهای دکتر علی شریعتی را برای همسرش تهیه کند، و در صورتی که مرد بتواند ثابت کند امکان تهیه این کتابها نیست، معادل آنها پول پرداخت کند.
منبع: عصر ایران
این مسئله هیچ ارتباطی به مهریه ندارد وقتی یکی از طرفین برای دیگری غیر قابل تحمل باشد هیچ درمان موثری جز مفاقت برای آن نیست و اگر مهر و محبت و عاطفه و عشق و از دیدگاه قران مودت و رحمت اگر نباشد هیچ چیز نمی تواند دو نفر را مجبور به زندگی زیر یک سقف نماید هر چند یک تن یکه طلا!!!
من هم با شما موافقم برای زندگی باید هر دو طرف به همدیگر علاقه مند باشند.