یکی از خبر هایی که در این یکی _ دو روز اخیر در محافل خبری منتشر شده است ، حضور 20تن از هنرمندان متعهد کشور !! ( نمی دانم چرا مدتی است که نسبت به کلمه " متعهد " حساسیت پیدا کرده ام و زمانی که عباراتی همچون مدیر متعهد ، استاد متعهد ، فوتبالیست متعهد و عناوینی ازین قبیل را می شنوم یاد بی تعهدی ها و بی غیرتی هایی می افتم که هر بار باعث شرمندگی قشر خاصی از جامعه می شود! مثلا استاد متعهد: استاد دانشکده هنرهای زیبا که از یکی از دختران دانشجو کشف حجاب کرده بود. فوتبالیست متعهد: بازیکنی که دختران را با فریب دادن به کشور های عربی صادر می کرد !! و یا فیلمی که از میهمانی خصوصی عده ای از بازیکنان تیم های مختلف پخش شد ، و یا مدیر ارشدی که متهم به جاسوسی و رشوه گرفتن است!!) در میهمانی سفارت سوئیس در الهیه تهران بود. در این میهمانی عده ای از میهمانان خانم اقدام به برداشتن حجاب و روسری خود کرده اند و با مردان و مامورین سفارت سوئیس نیز دست داده اند. لازم به ذکر است که سفارت سوئیس حافظ منافع آمریکا در ایران است.
البته بار اولی نیست که سفارتخانه های خارجی اقدام به برگزاری چنین میهمانی هایی می کنند . همین چند ماه پیش بود که یکی از سفارتخانه های خارجی در محل سفارت خود اقدام به برگزاری پارتی های شبانه و سو ء استفاده از دختران و زنان ایرانی کرده بود.
اما من در تعجبم که چرا بعضی از ایرانی ها اینقدر بی جنبه هستند و به محض اینکه با یک فرد خارجی برخود می کنند و یا در یک میهمانی خارجی شرکت می کنند سعی دارند خود را با فرهنگ طرف مقابل آشنا جلوه دهند و دست به خود کشف حجابی می زنند! ( مردان با نوشیدن مشروبات الکلی و زنان با برهنه کردن خود!!) در حالی که باید سعی کنند طرف مقابل را با فرهنگ خودشان آشنا کنند . نمی دانم چرا این افراد اینقدر عقده ای هستند.
چند ماه پیش خبری منتشر شد که عده ای از نقاشان ایرانی در آمریکا نمایشگاهی برگزار کرده بودند ، زمانی که رایس از آنها برای حضور در یک جلسه دعوت کرده بود آنها بنا به عقاید و حس مسئولیت خود آن پیشنهاد را رد کرده بودند ولی این افراد در داخل خاک ایران ، دست به چنین اقدام زشتی زده اند.
بی شک شما هم اگر این روزها صفحه حوادث روزنامه ها را مطالعه کنید ، اولین چیزی که نظرتان را جلب خواهد کرد مطالبی است که در مورد درگیری های مسلحانه ، سرقت های مسلحانه و یا قتل با سلاحهای گرم نوشته شده است.
تا چند سال پیش خلافکاران برای انجام کار های خلاف خود بیشتر از سلاح های سرد نظیر : چاقو ، قمه، پنجه بوکس ، زنجیر و ....استفاده می کردند اما گویی با پیشرفت تکنولوژی آنها نیز روش کار خود را تغییر داده اند وبه اصطلاح به روز شده اند !!!
طی چهار – پنج سال اخیر گرایش خلافکاران به استفاده از سلاح گرم زیاد شده است. و متاسفانه به دلیل اینکه دولت نظارت خاص و دقیقی روی مرزهای غربی و جنوب شرقی ندارد ، این افراد توانسته اند و می توانند آخرین سلاح های روز دنیا ، چه از نوع کمری و چه از نوع دیگر آن را وارد کشور کنند و مورد استفاده قرار دهند.
همین چند شب قبل اخبار اعلام کرد فردی را دستگیر کرده اند که یک سلاح پیشرفته با فشنگ های مخصوص داشته است.این سلاح به صورت یک " خودکار " بود.فرد مذکور اذعان کرده بود که این سلاح را به قیمت 1000 دلار از عراق خریداری کرده است و بعد هم آن را وارد کشور کرده بود.
البته به دلیل موقعیت خاص مرزهای جنوب شرقی (سیستان و بلوچستان ) و غربی ( کردستان )کشور که اولی به دلیل بیابانی بودن و دومی به دلیل کوهستانی بودن ، ارتش و یا سپاه نمی توانند کنترل دقیقی روی آنها داشته باشند.به همین خاطر افراد به راحتی می توانند این سلاح ها را وارد کشور کنند .
البته یک دلیل افزایش گرایش خلافکاران به سلاح گرم در دسترس بودن و آسان بودن تهیه این سلاح ها است که در بالا به آن اشاره شد. اما شاید و به نظر من مهمترین عامل افزایش استفاده از سلاح های گرم، پخش سریال های پلیسی و اکشن خارجی است که الحمدالله به وفور از شبکه های مختلف صدا و سیما پخش می شود!!
اگر درهمین روزنامه ها اعترافات متهمان را بخوانید اکثر این افراد تحت تاثیر این فیلمها قرار گرفته و به تقلید از شخصیت های آن فیلمها ،اعمال بزهکارانه خود را مرتکب شده اند. همچنان که الان کارشناسان آمریکایی یکی از دلایل افزایش خشونت و درگیری با سلاح گرم را در این کشور ، پخش فیلم های خشن می دانند.
حال نمی دانم مسئولین نظام برای رفع این مشکل بسیار مهم چه اندیشیده اند؟ چرا که اگر این روند صعودی استفاده از سلاح های گرم افزایش یابد ،امنیت اجتماعی افراد به خطر می افتد.
ایران هر سال در دهه فجر به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی طرحهای زیادی را که بیشتر جنبه عمرانی و آبادانی دارند افتتاح می کند، البته بگذریم که بعضی ازین طرحها فقط ظاهرا افتتاح می شوند و بعد دوباره عملیات ساخت و تکمیل آن ادامه می یابد!!
[تا به حال علت افتتاح این طرح های ناتمام را ازخود پرسیده اید؟علت این است که ما ایرانی ها همواره فقط به کمیت فکر میکنیم نه کیفیت. و اکثر مدیران دولتی چون در برنامه زمان بندی شده طرح را تمام نکرده اند و برای این که ، مورد بازخواست قرار نگیرند و مجموعه تحت مدیریت خود را فعال جلوه دهند و بودجه بیشتری را بدست آورند (اینجا من کاری ندارم بودجه رو برای منافع مردم می خواهند یا برای منافع شخصی !) این طرح های نیمه تمام را افتتاح می کند و به ملت دروغ می گویند و وقتی هم که با آنها مصاحبه میکنی ، می گویند هدف ما فقط خدمت به ملت است.اما این دوستان فراموش کرده اند و میکنند که بزرگترین خدمت آنها به ملت شفاف سازی و صادق بودن با ملت است. ]
اما طرح هایی هم هستند که واقعا افتتاح می شوند !! و تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم بر تمام جنبه های سیاسی ،اقتصادی ، اجتماعی و ... کشور می گذارند.
یکی ازین طرحهای عظیم که هفته پیش رسما افتتاح شد طرح سامانه پرتاپ ماهواره به فضا بود، من خودم زمانی که داشتم به طور مستقیم از شبکه خبر تصاویر پرتاپ این سامانه رامی دیدم واقعا احساس شور و شعف کردم (یه وقتی فکر نکید اون موقع جوگیر شدم نه) باور کنید شما هم اگر به جای من بودید و می دیدید که ایران که تا چند سال پیش جزو آن کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته بی دست و پا بود حالا توانسته است بر پایه دانش دانشمندان جوانش ( که میانگین سنی آنها حدود 35 سال است) به چنین فناوری بزرگی دست پیدا کند آنوقت شما هم احساس مرا درک می کردید (یا شاید هم براثر جو گرفتگی یه بلایی سر خودتان می آوردید!).
دوستان من فراموش نکنید که ما در زمان جنگ حتی نمی توانستیم سیم خاردار را تولید کنیم و یا بخریم ، در سالهای اولیه جنگ ایران مانند یک کودک تازه متولد شده در یک خانواده فقیر و عقب مانده بود. اما در این یک دهه اخیر که دولت برای تحقیق و پژوهش ارزش قائل شده است و سرمایه گذاری کرده به بالاترین و به روز ترین دانش های جهان رسیده ایم و حتی بنا به گفته دانشمندان ایران حتی در بعضی موارد از تمام کشورهای پیشرفته نیز جلوتر هستیم. باور کنید که این یک توهم فانتزی نیست این یک واقعیت است ما توانسته ایم به عبارت " خواستن ،توانستن است " جامه عمل بپوشانیم.
البته هنوز هم افراد زیادی هستند که مثل همیشه آیه یاس می خوانند و می گویند ما نمی توانیم .چند سال پیش رهبر انقلاب فرمودند ما باید علم را بومی کنیم من خودم شخصا آن زمان معنی حرف ایشان را نفهمیدم ، اما الان فهمیده ام که یکی از معانی بومی سازی علم ، تولید علم است. یعنی همان کاری که پژوهشگران و دانشمندان جوان ایرانی امروزه انجام می دهند.
ایران تا چند سال دیگر به یک قدرت برتر در تمام زمینه های علمی و نظامی در دنیا تبدیل خواهد شد. و این همان چیزی است که مخالفان ایران از آن بیم دارند . یک کشور قدرتمند اسلامی سایر کشورهای تحت سلطه غرب را تحریک به استقلال خواهی در تمام زمینه ها خواهد کرد و این یعنی نابودی سلطه غرب.
زبان مادری
چند وقت پیش صدا و سیما گزارشی پخش کرد که در آن اکثر جوانان یزدی به لهجه کتابی همان فارسی معیار صحبت می کردند و قتی گزارشگر از آنها پرسید چرا یزدی صحبت نمی کنیدجواب دادند لهجه ما بی کلاس است! دوست داریم که بدون لهجه صحبت کنیم .!!!
البته این امر مختص یزدی ها نیست چرا که الان در اکثر جاها افراد سعی می کنن به لهجه تهرانی یا کتابی صحبت کنند. البته لهجه تهرانی یک لهجه خاص و زیبا است و امرزوه اکثر افراد فقط آن را تقلید می کنند و بیشتر به زبان کتابی حرف می زنند.
از دست دادن زبان مادری و بی توجهی به آن یک نوع تهاجم فرهنگی داخلی است که باعث می شود تا چند سال دیگر فرهنگ های بومی و بالاخص زبان مادری ما به مرور از بین برود.پس باید سعی کنیم همزمان که با بچه های خود کتابی حرف میزنیم با لهجه مادری نیز با آها صحبت کنیم تا فرهنگ اصیل خودمان را حفظ کنیم.
همانطور که می دانید تقریبا از اوایل ریاست جمهوری آقای خاتمی که فضای اجتماعی و سیاسی ایران نسبت به قبل باز تر شد ، تغییرات اساسی در موسیقی ایران هم ایجاد شد کم کم موسیقی پاپ پا به عرصه وجود نهاد و گروه زیادی از جوانان به این نوع از موسیقی واکنشی مثبت نشان دادند. و این خود سبب شد که هنرمندان زیادی وارد این عرصه ( موسیقی پاپ) شوند و البته باید از حق نگذریم که افراد انگشت شماری هم در این عرصه موفق شدند و اثرهای ماندگار و زیبایی را از خود به جا گذاشتند .
در این چند سال اخیر هم که رادیو و تلویزیون ایران هم در این خصوص ( گسترش موسیقی پاپ )کم نگذاشته و مخصوصا رادیو جوان در کنار موسیقی سنتی ،موسیقی پاپ را به علاقه مندان تقدیم میکند.(البته بهتر است بگوییم در کنار موسیقی پاپ هر از گاهی چند تا موسیقی سنتی هم پخش میکند!!!)
البته نه اینکه فکر کنید من مخالف موسیقی پاپ هستم ، نه، من خودم شخصا هر آهنگ شاد و با معنایی رو دوست دارم و گوش می کنم. و برام مهم نیست که خواننده آن کیست ( البته من خودم شخصا صدای زن رو گوش نمی دهم) . همانطور که الان از بین کسانی که موسیقی سنتی کار می کنند به آقای علیرضا افتخاری علاقه زیادی دارم و مواقع بیکاری آهنگ هاشو گوش می کنم .آهنگ های ایشون هم اونایی که غمگین هستند و هم اونایی که شاد هستند به من آرامش خاصی میدن.
اما در این چند سال اخیر موسیقی جدیدی پا به عرصه گذاشته به نام موسیقی رپ،راستش من که از این موسیقی پر سر و صدا چیزی جز دیس دیس اون حالیم نمیشه.
اما من همه این حرف ها رو گفتم که بگم موسیقی سنتی و دلنشین ایرانی در حال انقراض است و متاسفانه هیچ عکس العملی هم از سوی دولت شاهد نیستیم ، وقتی که وزارت ارشاد به هر موسیقی چرت و مزخرفی مجوز میدهد دیگر نباید انتظار داشته باشیم که بتوانیم از فرهنگ و سنت دیرینه خودمان دفاع کنیم.
حدود یک ساعت پیش اتفاقی زدم شبکه خبر دیدم زیر نویس نوشت : قیمت نفت هر بشکه 99 دلار!!!مخم سوت کشید.
هر چند هر قدر که قیمت نفت بالاتر رود به نفع ایران است اما این افزایش قیمت ،تاثیر مستقیمی روی زندگی مردم ندارد جز اینکه همراه با افزایش قیمت نفت، تورم هم بالا می رود.البته طبق آماری که دولت چند وقت قبل اعلام کرد تورم کاهش یافته !! ولی من که باور نمی کنم.( حالا اینجا کسی نیست بگه مگه باور کردن یا باور نکردن تو نقشی در تصمیم گیری های دولت داره یا نه که داری میگی باور نکردی).بهر حال من امیدوارم که مسئولین نظام ازین افزایش قیمت به نحو احسنت استفاده کنند و حداقل مقداری از مشکلات مردم را حل کنند.الهی آمین.(آقا آمین رو بلند بگید شاید اثر کنه!!!)
خوانندگان همیشگی وبلاگ باید متوجه روش نوشتن من شده باشند ،من همیشه سعی می کنم برخی از اتفاقات و مسائل روز را به شیوه خودم تحلیل کنم و مطالبم را در کمترین حجم ممکن بنویسم تا وقت زیادی را از خواننده نگیرد. مطلب امروز من هم در مورد شیوع غلط های املائی در وب فارسی است. امیدوارم مورد توجه شما قرار بگیرد.
نمی دونم شما هم به وبسایت ها و یا وبلاگ هایی برخورد کرده اید که در آنها غلط املائی وجود دارد. وقتی می بینی که کلمه ای را غلط نوشته اند در عقل و شعور نویسنده وبلاگ شک می کنی. جالب است اکثر وب نویس های ایران حداقل 14-15 سال سن دارند (البته افرادی هم هستند که سن شان کمتر ازین نیز است) ولی همچنان مانند بچه های دبستانی کلمه فارسی ، یعنی زبان مادری خودشان را اشتباه می نویسند.(واقعا این جای تاسف دارد.)
البته این را هم بگویم که کلمه را اشتباه بنویسی با اینکه لغت را غلط بنویسی خیلی فرق دارد.مثلا گاهی اوقات برای خود من اتفاق افتاده که اشتباهی در تایپ لغات پیش آمده و مثلا دو حرف " ک" و " گ" را اشتباهی بکار ببرم چون که این دو حرف کنار هم هستند و هنگام تایپ کردن امکان اشتباه هست اما در وبلاگ های مذکور طرف مثلا کلمه "عهد " را به صورت "احد " نوشته بود!! خوب اینجا طرف باید کلی فسفر مصرف کند تا بفهمد بابا منظور از " احد " کلمه " عهد " بوده است.
به نظر من این جور افراد را باید وب نویس های بی سواد نامید. امید وارم که بچه های وب نویس کمی هم به فکر زبان فارسی باشند . و حداقل کلمات را درست بنویسند.
چند روز پیش که در حال وبگردی بودم بطور اتفاقی به وسایتی برخورد کردم که عکس های عاشقانه جالبی داشت .از دیدن عکس ها یی که در سایت بود لذت بود اما عکسی بود که دلم رو به درد آورد.اونو برای شما گذاشتم.
به نظرم این عکس آنقدر گویا است که دیگر نیازی نیست بگویم فقر سبب می شود که افراد زیباترین و بهترین احساسات خود را ندیده بگیرند.زندگی فقیرانه این دختر سبب شده است که کسی به خواستگاری او نیاید .فقر سبب شده است که این دختر هچنان چشم انتظار بماند تا بلکه فرجی الهی رخ دهد و او بتواند ازدواج کند.