دنیا از دید من

اخبار و تحلیل های شخصی و متفاوت از سراسر وب

دنیا از دید من

اخبار و تحلیل های شخصی و متفاوت از سراسر وب

بازداشت نماینده مجلس به اتهام روابط نامشروع

یکی از نمایندگان مجلس هفتم، که مدت هاست در اثر شکایت افراد متعدد به عنوان فساد اخلاقی و تجاوز تحت تعقیب و تحقیقات است، امروز پس از قرائت گزارش تحقیق و تفحص از قوه قضاییه که در آن برخی از نمایندگان مجلس، از کوتاهی قوه قضاییه در برخورد با فساد اخلاقی گله مند بودند، پس از پایان این جلسه، دادگاه کیفری، نماینده مذکور را احضار و پس از انجام تحقیقات و تفهیم اتهام، بازداشت و روانه زندان نمود.

به گزارش خبرنگار عصرایران، که در ساختمان دادگاه حضور داشت و شاهد ورود نماینده به دادگاه بود، وی از حدود ساعت 12 امروز، تحت باز جویی قرار گرفت و احضار خانم های مختلف به شعبه رسیدگی کننده، حکایت از انجام مواجهه حضوری داشت.

پس از چندین ساعت بازجویی پی در پی، سرانجام، نماینده مورد نظر، تحت الحفظ مامورین، با اتومبیل زندان اوین، روانه این بازداشتگاه شد.

به نظر می رسد، دادگاه تهران سریع ترین واکنش را در تقاضای برخورد قاطع، با مفاسد انجام داده و این موضوع را از خود نماینگان مجلس، آغاز نموده است.

شنیده ها حاکی است، یکی از دست اندرکاران تحقیق و تفحص از قوه قضاییه در یک موضع گیری اعلام نموده درخواست ما در این گزارش، مربوط به خود ما نبوده است و سایر افراد جامعه را در نظر داشته ایم و قوه قضاییه پیرامون این گزارش با سوء تفاهم مواجه گردیده و در مصداق، برداشت اشتباه نموده است!

حدس بزنید: قیمت سمند در امارات ؟

ایسنا: حضور خودرو سمند در بازار امارات متحده عربی با استقابل اماراتی‌ها و ایرانیان مقیم این کشور روبه‌رو شد.

 در دوبی، کمتر از یک سال از ورود سمند به بازار رقابتی امارات متحده عربی می‌گذرد و سمند عادی و LX با استقبال شهروندان اماراتی و ایرانیان مقیم این کشور روبه‌رو شده است.ارزانی قیمت و وارد کردن این خودرو به ایران بدون پرداخت عوارض گمرکی را می‌توان از عوامل اصلی استقبال ایرانیان مقیم امارات برای خرید سمند در امارات برشمرد.

به گزارش ایسنا، قیمت سمند عادی در امارات 34 هزار درهم ( 7 میلیون و 568 هزار تومان ) و قیمت سمندLX نیز 39 هزار درهم ( 9 میلیون 828 هزار تومان) است.نمایندگی شرکت سمند در امارات اعلام کرده است که ایرانیان مقیم امارات در صورت خرید این خودرو می‌توانند پس از 18 ماه بدون پرداخت عوارض گمرکی آن را وارد جمهوری اسلامی ایران و برای تهیه پلاک در ایران فقط مبلغ 600 هزار تومان هزینه پرداخت کنند

مهریه جالب یک زن از کتب دکتر شریعتی

این زن به خاطر اعتقادات خاص خود در زمان عقد از مهریه‌های طلا چشم پوشید و از شوهرش خواست تا یک دوره کتاب‌های دکتر شریعتی را به عنوان مهریه‌اش ثبت کند. اما زندگی آنها سه سال بیشتر دوام نیاورد و زن جوان مهریه عجیبش را به اجرا گذاشت.

بنا بر این گزارش، چندی قبل زن جوانی به دادگاه خانواده (2) تهران مراجعه کرد و درخواست طلاق از شوهرش را داد. وی به قاضی گفت: شوهرم بیماری اعصاب دارد و قرص مصرف می‌کند. اما خانواده‌اش قبل از ازدواج این موضوع را از من پنهان کردند. من با همسرم در یک کتابخانه عمومی آشنا شدم او مشغول خواندن یکی از کتاب‌های دکتر شریعتی بود. چون خودم هم به نوشته‌های دکتر شریعتی علاقه‌مند هستم در مورد کتاب‌ها از او سوال کردم و همین موضوع باعث آشنایی ما شد.

 

این زن جوان ادامه داد: بعد از 5 ماه احمد به همراه خانواده‌اش به خواستگاری‌ام آمدند، فکر می‌کردم پسر خوبی است و در کنار او خوشبخت خواهم بود. به همین خاطر پای سفره عقد نشستیم. از آنجا که من به خاطر اعتقاداتم کتاب‌های دکتر شریعتی را دوست دارم، یک دوره کتاب‌های دکتر شریعتی را به عنوان مهریه‌ام تعیین کردم و شوهرم پذیرفت.

این زن در ادامه گفت: آقای قاضی‌! امروز که به دادگاه آمده‌ام باز هم اعتقاد دارم که پول خوشبختی نمی‌آورد و نباید طلا و سکه به عنوان مهریه تعیین شود. وی ادامه داد: یک ماه بعد متوجه شدم که شوهرم بیماری اعصاب دارد و قرص مصرف می‌کند. در خانه او امنیت نداشتم وقتی عصبانی می‌شد همه وسایل خانه را می‌شکست. حتی چندین بار با چاقو مرا تهدید به مرگ کرد. دیگر نمی‌توانستم با او زندگی کنم به همین خاطر تصمیم گرفتم درخواست طلاق بدهم و از او جدا شوم. از ترس جانم به خانه پدرم رفتم و حالا تصمیم دارم از او جدا شوم. اما ابتدا مهریه‌ام را درخواست می‌کنم.

بعد از اظهارات این زن جوان، قاضی دادگاه خانواده پس از تکمیل تحقیقات حکم داد تا مرد مهریه همسرش را بپردازد. از آنجا که مبلغ یک دوره کتاب‌های دکترعلی شریعتی حدود 50 هزار تومان است مرد باید این مبلغ را به همسرش بپردازد. اما زن جوان به این رای اعتراض کرد و از دادگاه خواست تا همسرش به جای پول، کتاب‌ها را برایش تهیه کند. به همین دلیل پرونده با اعتراض زن جوان به شعبه 45 دادگاه تجدید نظر فرستاده شد و قضات دادگاه رای دادند که مرد باید یک دوره کتاب‌های دکتر علی شریعتی را برای همسرش تهیه کند، و در صورتی که مرد بتواند ثابت کند امکان تهیه این کتاب‌ها نیست، معادل آنها پول پرداخت کند.

منبع: عصر ایران

سانسور حیرت انگیز انفجار شیراز در رسانه ملی!

در حالی که حادثه غم انگیز انفجار حسینیه سید الشهدای شیراز ظرف چند دقیقه به یکی از مهم ترین خبرهای جهان تبدیل شد و دهها تلویزیون و خبرگزاری خارجی آن را پوشش خبری دادند سیمای جمهوری اسلامی ایران تا ساعت ها پس از این حادثه درباره آن سکوت کرد و آن را با سانسور خبری همراه ساخت .

 این موضع حیرت انگیز  نه فقط در رسانه ملی که در واحد مرکزی خبر صدا و سیما نیز تکرار شد و این پایگاه خبری که اخباری مانند نتایج رقابت های فوتبال باشگاه های فرانسه و کشته شدن چند نفر در حادثه رانندگی در لیبی را پوشش داد کشته و مجروح شده بیش از یکصد ایرانی در انفجار مرموز شیراز را به محاق سپرد!

این رفتار غیرحرفه ای که از آن شائبه های سیاسی خاصی نیز استنباط می شود گزاره ممنوع التصویر شدن مسوول کانون رهپویان وصال (حسینیه سیدالشهدا) که توسط برخی سایت ها منتشر شده است را تقویت می کند.

گفتنی است رسانه های خارجی نظیر الجزیره  ، بی بی سی ، آسوشیتدپرس ، سی ان ان  ،  العربیه ، فرانس پرس و ... پیش از رسانه ملی ایران به خبر انفجار در شیراز پرداختند ولی گویا برای برخی مسوولان صدا و سیما  ، کشته شدن چند نفر در حادثه رانندگی در کشور عربی لیبی مهم تر مرگ خونبار هموطنان ایرانی بوده است.


 
در حادثه انفجار حسینیه سید الشهدا(ع) بیش از یکصد تن از اعضای کانون مذهبی ره پویان وصال شهید و مجروح شدند .هنوز رسماً‌ اعلام نشده است که آنچه روی داده یک رویداد تروریستی بوده است یا یک حادثه ؛ هر چند که گمانه زنی عمومی حول محور اقدام تروریستی می چرخد و برخی مقامات محلی نیز تصریح کرده اند که حادثه شیراز ناشی از بمبگذاری بوده است .

منبع: سایت عصر ایران

مرد سال 1386

در میان رسانه ها ، متداول است که در پایان سال یا آغاز سال جدید ، مرد سال گذشته را انتخاب و معرفی کنند ، همانطور که امسال نیز برخی رسانه ای چنین کردند.

وقتی در تحریریه عصرایران نیز پیشنهاد شد که مرد سال 1386 ایران توسط این رسانه نیز انتخاب و معرفی شود ، این سوال مطرح شد که چه کسی لایق این عنوان است ؟ احمدی نژادی که یک سال خبرساز دیگر را پشت سر گذاشت ؟ حداد عادلی که در ماراتن انتخابات ، اول شد؟ محمدخاتمی که هنوز امید اصلاح طلبان است؟ اکبر هاشمی که در تقابل با دولت نهم هنوز می خواهد وزن سیاسی خود را حفظ کند؟ علی لاریجانی که در زمان او آتش پرونده هسته ای کم شعله تر شد ؟ منوچهر متکی که در تکاپوی دیپلماسی فعال و جایگزینی آن با دیپلماسی منفعل است؟ عزت ا... ضرغامی که سال سختی را زیر فشارهای منتقدان رسانه ملی ، از متحجران گرفته تا دگر اندیشان پشت سرگذاشت؟ آقاتهرانی ، روحانی گمنامی که نامش با تدریس اخلاق به دولتمردان بر سر زبان ها افتاد و رأی دوم تهرانی ها را در انتخابات مجلس هشتم به دست آورد؟
عماد افروغ  که دیگر تمام تخم مرغ هایش را در سبد سیاست نمی گذارد یا اکبر اعلمی که صراحت بیانش ، کار دستش داد و به دست شورای نگهبان ، مجلس بعدی را از دست داد؟ علی دایی که در میان باور و ناباوری ها شاهین مربیگری تیم ملی بر شانه ای او نشست ؟ یا ... ؟

  هر چند که تمام این چهره ها و بسیاری دیگر ، می توانستند در قالب معیارهای رسانه ای عصرایران بگنجند و مورد سنجش قرار گیرند ولی ، حق مطلب ، به نظر ، چیزی فراتر از این بود .از این رو ، بر آن شدیم که به جای برگزیدن مرد سال از چهر های شناخته شده ، به واقعیت های ملموس جامعه برگردیم و چهره سال 1386 را با نگاهی مردمی معرفی کنیم ؛ از دیدگاه ما :


مرد سال 1386، کسی است که سال را با تورم کمرشکن آغاز کرد و با تورم کمرشکن تر به پایان برد و در طول 365 روزی که بر او گذشت ، چه سختی هایی که نکشید و چه شگفتی هایی که از افزایش بی منطق قیمت ها به سراغش نیامد و چه روزهایی که با اندک حقوقش به بازار نرفت دست خالی باز نگشت و البته در طول سال، چه بی رحمانه کمرش شکست و کسی از همان کسانی که قرار بود بار گرانی ها را از دوش مردم بردارند ، صدای خرد شدن استخوان هایش را نشنید ... و شاید هم شنید و خود را به نشنیدن زد!

چهره برتر سال ، آن کارمند و کارگر و کاسبی است که در ابتدای سال 86 ، چرتکه انداخته بود که با اندوخته اش و با وام و قرض و فروختن طلاهای همسرش ، خواهد توانست پس از سال ها مستاجری ، در سال جدید ،خانه ای کوچک بخرد ولی کیمیای تدبیر مسوولان ، چون به خاک مسکن خورد ، آن را به طلا تبدیل کرد و بدین ترتیب ، تمام محاسبات او و تمام امیدهایش به باد فنا رفت و او ، اینک و در سالی دیگر ، همچنان در رنج مستاجری است و این بار ، نه برای خرید خانه ، که برای رهن آن چرتکه می اندازد و پشتش می لرزد و در دلش ، باعث و بانی بی خانمانی اش را نفرین می کند و آه می کشد و به رویاهای برباد رفته می اندیشد .

مرد سال ، آن مرد بی نوایی است که صاحبخانه اش ، اسباب و اثاثیه اش را به کوچه ریخت و او ، چاره ای نداشت جز آنکه در گوشه یک پیاده رو و در میان نگاه های سنگین رهگذران با زن و کودکانش روزگار بگذراند .

شخصیت برتر سال گذشته ، آن معلم حق التدریس و آن کارمند بینوای "شرکتی" است که در لحظه به لحظه سال ، استثمار شدن رابا گوشت و پوست و استخوانش لمس کرد ، تبعیض ها را به هر مشقتی بود ، - به ناچار - تحمل کرد ، با اندک حقوقی که بیشتر به یک شوخی توهین آمیز می ماند ،  - باز به ناچار - ساخت ، به وعده های هر از گاه مسوولان ، دل خوش کرد تا شاید فرجی در کارش شود و نه بیش از دیگران ، که همانند همسانان خود مزد زحماتش و خدماتش را بگیرد ولی یک سال دیگر هم گذشت و او هنوز نگران آن است که بی هیچ خطایی ، عذرش را بخواهند . راستی اگر که اکنون سنی هم از او گذشته است ، بخواهند تعدیلش کنند(همان اخراج و از نان خوردن انداختن) چه کند این مرد عیالوار و زحمتکش و شریف؟! شاید آن بالایی ها معتقدند که این ، دیگر مشکل خودش است!

مرد سال ، آن کارگری است که از 15 ماه پیش تا به امروز ، حقوق نگرفته و به هزار رنج و مشقت و فلاکت و البته با هزار هزار قرض و وام و سیلی به صورت زدن ، همچنان سایه اش بر سر خانواده اش هست و چه می کشد این مرد در درون توفانی و غمبار خویش!

مرد سال ، آن نفرین شده ای است که از بد روزگار کار و بارش به ادارات دولتی و کلانتری و دادگستری و شهرداری افتاد تا مجبور باشد برای یک کار ساده چند دقیقه ای هفته ها و ماهها برود و بیاید و تحقیر شود و برای گرفتن حق مسلم خودش ، حتی پیش آبدارچی اداره  هم دست به جیب شود تا معنای واقعی تکریم ارباب رجوع را بفهمد!

  چهره برتر سال ، آن مادری است که برای مداوای کودک خردسالش ، قرنیه چشمش را فروخت و آن پدری است که کلیه خود را به فروش گذاشت تا شاید مرگ اقتصادی خانواده اش چند صباحی به تأخیر افتد.
 
مرد سال ، آن جوانی است که برای ازدواج و اشتغال و مسکن به دنبال یک وام دو سه میلیونی ، ماهها تمام بانک ها را دوید و سر آخر وقتی خسته و ناامید ، خبردار شد که "از او بهتران" ، تسهیلات میلیاردی را در چند روز می گیرند و گاه پس هم نمی دهند ، دلش خون شد از این همه "تبعیض" در میانه این همه "شعار عدالت" سر دادن .

 مرد سال ، آن جوان فارغ التحصیل و متخصصی است که در به در به دنبال یک کار معمولی می گردد و نمی جوید و در همان حال می بیند که فلان نور چشمی هم سن و سالش ، مدام حکم های رنگارنگ و نان و آبدار می گیرد و به ریش تمام جوانان و تحصیل کرده ها می خندد و دعا به جان قدرت می کند!

مرد سال ، سرپرست خانواده ای است که از صبح تا نیمه شب ، دو یا سه جا کار می کند ، مسافرکشی می کند و در حسرت دیدن رنگ چشم کودکانش هست چرا که صبح که خواب آلوده از خانه بیرون می رود و شب که خسته باز می گردد ، آنها را فقط در رختخوابشان می بیند و البته از یک بابت نیز راضی است که ناگزیر نمی شود چشم در چشم آنها ، شرمنده تقاضایشان شود.

چهره برتر سال ، کسی است خود و هر که را که می شناسد، "هشت" شان گرو "نه" شان است ولی از زبان مسوولان می شنود که وضعشان خوب شده است ، کسی است که بیکاری فلج اش کرده ولی وقتی تلویزیون را روشن می کند ، با آمار حیرت آور اشتغال زایی مواجه می شود . کسی است که وعده های مسوولان برایش به یک طنز تلخ تبدیل شده است و او هیچ کس را پاسخگوی خود نمی یابد و هر بار چیزی جز وعده های زیبا و شعارهای هیجان برانگیز از مسوولانش تحویل نمی گیرد و چه تکرار ملال آوری!

چهره برتر سال ، آن زن بی همسری است که در سال گذشته نیز همانند یک مرد و برتر از او ، در این جامعه بی رحم و خشونت بار ، در نهایت پاکدامنی و نجابت و صبوری ،کار کرد و کار کرد و کار کرد و اشک هایش را درون دل ریخت تا کودکان یتیم اش ، شاید بتوانند وعده ای غذای گرم بخورند ، گاهی لباس ارزان قیمت ، ولی نو بپوشند و همچنان بتوانند به مدرسه بروند و درد بی پدری را کمتر احساس کنند.

مرد سال ، آن ایرانیی است که در رسانه های کشورش، صدای مردم دیگر کشورها و همسایه های عرب و غیر عربش را بیش از ناله ها و فریادهای خاموش خود شنید و هنگامی که دید چراغ خانه او را در منزل همسایه می افروزند و او در تاریکی است با خود گفت ای کاش من هم اهل فلان کشور بدبخت بودم تا شاید دولتمردان من، کمی هم به من توجه می کردند!

منبع: سایت عصر ایران

آرایش موی مردان ایرانی

شبکه خبری آمریکایی فاکس نیوز در گزارشی به تشریح نحوه آرایش موی مردان ایرانی و تقلید آنها از مدل های غربی پرداخته است.در این گزارش آمده است: برخی می گویند استفاده از مدل های موی غربی در مردان ایرانی نشانه نافرمانی آنها از دستورات دولت و جامعه ایرانی است که به فرهنگ غرب پشت کرده اند، اما در عین حال باید گفت تمایل بسیاری از مردان ایرانی در استفاده از مدل های موی غیر سنتی در واقع به نوعی پیروی آنها از مد را نمایان می سازد.

به گفته یکی از مردان ایرانی، همه مردان دوست دارند موهای بلند و مد روز داشته باشند و تمامی آنها از مد روز مطلعند و همیشه شبکه "فشن تی وی" را نگاه می کنند.فاکس نیوز در ادامه می آورد: به آرایشگاه ها در ایران ابلاغ شده که از مدل های موی غربی برای آرایش موی مشتریان خود استفاده نکنند و بسیاری نیز با چسباندن برچسب هایی روی آیینه مغازه هایشان، این موضوع را به اطلاع مشتریان رسانده اند.

اما با این حال برخی از جوانان تهرانی می گویند با سفر به ترکیه و دبی دوره های آرایشگری را فرا می گیرند تا بتوانند مدل های دلخواه را روی سر همدیگر پیاده کنند.همچنین این مردان برای مخفی نگاه داشتن اشتیاق خود به پیروی از مد روز دنیا، سعی می کنند از حضور در مکان های شلوغ خودداری کنند و اغلب در اتومبیل های خود بنشینند و با افراد هم سلیقه و هم عقیده خود معاشرت داشته باشند.

البته من با این مطلب آخری که گفته مردان از حضور در مکان های شلوغ خودداری می کنند ، کاملا مخالم .(البته از شبکه خبر پراکنی فاکس نیوز که متعلق به پنتاگون است ازین بیشتر نمی توان انتظار داشت.) من خودم در شهر خودمان که جمعیتی به مراتب کمتر از تهران دارد  دیده ام که پسران با انواع مدل های مو  در خیابان آزادانه رفت و آمد می کنند و به هیچ مشکلی هم برخورد نمی کنند.

منبع :عصر ایران

گاف های صدا و سیما در ماه پایانی سال

سینما چهار» که قرار بود سینمایی «مشت زن» را در 24 اسفند ماه پخش کند، غیرمنتظره سینمایی «حیثیت» را بر روی آنتن برد و نکته جالب این که تکرار این سینمایی 28 اسفند ماه از شبکه‌ی اول سیما اعلام شده است.

*گوینده شبکه خبر سوم اسفند ماه ساعت 19 و 30 دقیقه در حالی که در حال خواندن خبر بود، یک نفر از مقابل دوربین رد شد. این گوینده که از این اتفاق گیج و دستپاچه شده بود با مکث چند لحظه‌یی شروع به خواندن ادامه خبر کرد که آن فرد بار دیگر از مقابل دوربین رد شد.

*شبکه اول سیما در برنامه‌یی که به مناسبت جشن ملی در پی اثبات حقانیت در انرژی هسته‌یی ، چهارم اسفند ماه به روی آنتن فرستاد، در حالی که تصاویر مربوط به جشن مردم مقابل درب دانشگاه تهران را نشان می‌داد، از زیرنویسی در سمت چپ صفحه تحت عنوان « همدان» استفاده کرده بود. پس از مدتی این اشتباه با ارایه گزارشی از شهر همدان اصلاح شد.

*از اواسط پخش سریال «یک مشت پر عقاب»‌ ، احمد ‌آقالو در کنار پرویز پورحسینی به عنوان بازیگر نقش « سرمدی » معرفی شد. این اتفاق که بدون آمادگی قبلی بینندگان رخ داده بود، باعث شد که حتی در یک قسمت هم پرویز پورحسینی و هم احمد آقالو همزمان نقش سرمدی را بازی کنند.

*سریال «‌یک مشت پر عقاب» که حوادث قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را به تصویر می‌کشد، در قسمتی که روز دوشنبه 20 اسفند ماه به روی ‌آنتن رفته بود، از تلفن همگانی با شماره‌گیر دیجیتال (!) استفاده کرده بود.

*23 اسفند ماه پس از پایان برنامه‌های شبکه آموزش سرود ملی به روی آنتن رفت. این در حالی است که سرود ملی به ناگاه قطع شد و برنامه‌های شبکه العالم پخش شد. پس از آن آنتن شبکه العالم بار دیگر قطع شد و پخش سرود ملی ادامه یافت.

*23 اسفند ماه گزارشگر مسابقات لیگ بسکتبال ایران، به هنگام گزارش بازی و نام بردن از یکی از بازیکنان، اعلام کرد که این بازیکن پسر یکی از همکارانش هم است.

*هفتم بهمن ماه کامران نجف زاده در اخبار 20 و 30 شبکه دو پس از خواندن شعر پایانی، تازه متوجه شد که دو گزارش باقی مانده است وی که دستپاچه شده بود بینندگان را به تماشای این دو گزارش دعوت کرد. اما پس از مدتی مجددا اعلام کرد که گزارش ندارند؛ اما لحظاتی بعد دوباره از آنان خواست که به تماشای گزارش‌ها بنشینند.

*بخش خبری « در یک نگاه » اخبار ساعت 14 ، 18 بهمن ماه اعلام کرد قبل از انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان تنها 2 مرکز آموزشی و عالی وجود داشت که در حال حاضر به 35 مرکز آموزشی عالی تبدیل شده است. این در حالی است که رقم 35 در زیرنویس این خبر 25 نوشته شد.

* اخبار ورزشی شبکه سه سیما 25 بهمن ماه اعلام کرد که تغییر مکان بازی تیم ملوان بندر انزلی به تصمیم هیات فوتبال استان مازندران (!) بوده است؛ این اشتباه در پایان بخش خبری توسط گوینده اصلاح شد.

*چهارشنبه 17 بهمن ماه شبکه‌ی خبر زودتر از موعد مقرر اذان مغرب را پخش کرد. این شبکه که درصدد جبران اشتباه خود برآمده بود مجبور شد بار دیگر اذان را برای بینندگان پخش کند.

 

منبع: ایسنا

افزایش خالکوبی در میان دختران

دستش را با سختی بالا می آورد. درد یک لحظه هم امانش نمی دهد. نگاهش را از پشت اشکی که از شدت درد در چشم‌هایش حلقه زده می‌دوزد به نقش گلی که قرار بوده روی دستش خالکوبی شود. یک مرتبه آسمان و زمین و هر چه در آنها وجود دارد همه با هم خراب می‌شود روی فرق سرش.
از آن گلی که روز قبل آرایشگراز روی آلبوم نشانش داده بود هیچ چیز پیدا نبود جز یک عالم رنگ و خون!
"این که چیزی نیست. اولش همه همین طوری می شن. چند روز که بگذره همونی می شه که می خواستی."
اینها را نسرین جون، آرایشگر یکی از آرایشگاه‌های نسبتا معروف تهران به دختر جوانی که برای خالکوبی روی دست‌هایش به اینجا آمده است می گوید وتوضیح می دهد که "یکی دو ساعت این باندها رو روی قسمت تاتو شده نگه دار، بعد هم با آب ولرم و صابون شستشو بده اگر هم دیدی حساسیت پیدا کرد وپوست پوست شد یک کم از این پماد ویتامین بزن روش."
داشتن یک خالکوب ماهر این روزها برای هر آرایشگاهی میسر نیست و در واقع یک امتیاز ویژه برای آرایشگاه به حساب می‌آید.
خانم‌هایی که روی صندلی های انتظار آرایشگاه نشسته‌اند، اعتقاد دارند کار خالکوبی نسرین جون در کل تهران لنگه ندارد.
خود نسرین می گوید: "این کار تخصص ویژه می‌خواهد، هرکسی نمی تونه انجامش بده. بعضی‌ها فکر می‌کنند همین که بتونند یه مقدار رنگ رو با یه سوزن چرخان وارد پوست کنند و طرح بزنند، کافیه. بعدش هم برن آرایشگاه بازکنند و شروع کنن به تاتو کردن. آنوقت هزار و یک مدل مشکل بوجود می آورند."
خالکوبی؛ عامل شیوع بیمار‌ی‌ها
خالکوبی هم یکی از راه‌های خودنمایی است مثل بقیه راه‌ها. یک نفر به خاطر اینکه خودش را به دوستانش اثبات کند، دست به این کار می‌زند و دیگری برای اینکه مبادا یک ثانیه هم بدون آرایش ظاهر شود، پوستش را دفتر چرک‌نویس نمادها و سمبل‌ها و رنگ‌ها قرار می دهد.
خلاصه خالکوبی به هر دلیلی و با هر هدفی که انجام شود، واقعیتی است پردرد و رنج!
یکی از متخصصین پوست و مو در این زمینه می گوید: خالکوبی در کل جنبه پزشکی دارد و فقط باید در صورت لزوم توسط پزشک متخصص انجام شود.
حمیدرضا فخارادامه می دهد: متاسفانه بسیاری از خانم‌های ایرانی بدون در نظر گرفتن مضرات تاتو، سراغ افراد غیر متخصص می روند. آنها هم برای اینکه متحمل هزینه زیاد نشوند، از رنگ‌های غیر مجاز و بدون استاندارد استفاده می‌کنند.
او در باره تجویز‌های خود سرانه خانم‌ها برای رفع مشکلات ناشی از خالکوبی می گوید: نصف بیشتر خانم هایی که خالکوبی روی بدنشان انجام می دهند، دچار مشکلات و عوارض ناشی از آن می شوند. بسیاری از آنها حتی در این مرحله هم به تجویز آرایشگرها و افراد غیر متخصص عمل می کنند و به پزشک مراجعه نمی کنند.
این متخصص درباره بیماری‌های شایع عفونی و مسری که از این طریق بروز پیدا می‌کند،می گوید: اغلب کسانی که برای تاتو کردن به مکان‌هایی غیربهداشتی و بدون مجوز قانونی مراجعه می کنند، به علت استفاده از سوزن‌های آلوده و چند بارمصرف، به بیماری ایدز دچار می شوند.
فخار می‌افزاید: هپاتیت یکی دیگر از بیماری‌هایی است که به وسیله خالکوبی شایع می‌شود. تحقیقات اخیر انجمن خیریه حمایت از بیماران کبدی نشان داده است افرادی که روی قسمت‌های مختلفی از پوستشان خالکوبی کرده اند، 9 برابربیشتر از سایرین در معرض ابتلا به هپاتیت قرار می گیرند.
ظهور قبیله در دنیای مدرن
از این که اولین بار چه کسی تصمیم گرفت پوستش را در اختیار نقاشان قرار دهد تا خال‌ها و نمادهای مختلف را رویش ضرب کنند، اطلاع خاصی از دست نیست .اما آن شخص هردلیلی هم که برای کارش داشته مطمئنا با دلایل خال‌کوبی شونده‌های امروزی زمین تا آسمان فرق می‌کند.
یکی ازکارشناسان مردم شناسی در این زمینه می گوید: خالکوبی در اصل، ریشه قبیله‌ای و طایفه‌ای دارد. در زمان‌های بسیار دور برای اینکه افراد یک قبیله میان سایر قبایل شناخته شوند، از یک نماد ویژه ای که معمولا توسط بزرگ قبیله انتخاب می‌شد، استفاده می‌کردند.
مریم فرهودی ادامه می‌دهد: با وجود تمدن پیشرفته وگسترش شهرنشینی، دیگر جایی برای بروز آیین‌ها و رسومات قبیله ای باقی نمانده است. اما آنطور که از شواهد پیداست انگاراین روزها گروه‌های مختلفی با انواع و اقسام آیین‌های متنوع، جایگزین آنها شده اند.
وی با اشاره به اینکه رسم و رسومات جوانان امروزی، جامعه را روزبه‌روز، به سمت نظام قبیله‌ای پیش می‌برد می‌افزاید: استفاده از نمادهای خاص وخالکوبی‌هایی به شکل‌های اژدها، کژدم و دیگر چیزها در یک گروه، اعضای آن را به یک نوع طرز فکر خاص سوق می‌دهد و مجبورشان می‌کنند از قانون‌های نانوشته‌ای پیروی کنند.
او در ادامه می گوید: اگر جامعه با همین منوال به سمت نمادگرایی، پیش رود تا چند سال آینده شاهد بازگشت نظام های قبیله‌ای خواهیم بود.

منبع: سایت عصر ایران